جدول جو
جدول جو

معنی فرد خانه - جستجوی لغت در جدول جو

فرد خانه
خلوت خانه
تصویری از فرد خانه
تصویر فرد خانه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فردخانه
تصویر فردخانه
اتاقی در خانقاه که کسی در آنجا به چله می نشیند، چله خانه، خلوت خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فردخانه
تصویر فردخانه
((فَ رْ دْ. نِ))
خلوت خانه، چله خانه، اطاقی در خانقاه برای چله نشستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بند خانه
تصویر بند خانه
زندان محبس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درس خانه
تصویر درس خانه
مکتب، مدرسه
فرهنگ لغت هوشیار
جائی که از آگاهی و احوال و حرکات بروج و ستارگان و ماهواره ها و کشتی های فضائی با دستگاههای دقیق مشغول بکار باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رود خانه
تصویر رود خانه
زمینی که سیلاب رود در آن جاری باشد
فرهنگ لغت هوشیار
محل اسلحه و ذخایر و مهمات نظامی قور خانه اسلحه خانه جبه خانه جیبا خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرم خانه
تصویر حرم خانه
اندرونی، سرای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفره خانه
تصویر سفره خانه
اطاقی که در آن جا غذا صرف کنند اطاق غذا خوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراش خانه
تصویر فراش خانه
جای فرّاشان، اتاق فرّاشان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حرم خانه
تصویر حرم خانه
حرم سرا، اندرون سرای، اندرونی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طرب خانه
تصویر طرب خانه
طرب سرای، جای شادی و طرب، محل عیش و عشرت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرب خانه
تصویر ضرب خانه
زراب خانه میخکده ضرابخانه دار الضرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراش خانه
تصویر فراش خانه
سرا یا اطاقی که فراشان دربار در آن گرد آیند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قید خانه
تصویر قید خانه
بند خانه بندیخانه محبس زندان
فرهنگ لغت هوشیار
خانه ای که در زیر زمین برای سکونت در ایام سرما سازند، محلی که برای پرورش انواع گل و گیاه در آفتاب رو سازند و دیوار ها و سقف آنرا از شیشه کنند گلخانه، جایی از حمام که زیر آن خالی است و در آن آتش افروزند، حجره ای که دارو سازان دارو ها را در آن خشکانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفره خانه
تصویر سفره خانه
((~. نِ))
اتاق غذاخوری، ناهارخوری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سفره خانه
تصویر سفره خانه
اتاق غذاخوری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرم خانه
تصویر گرم خانه
جای گرم، خانۀ گرم
فرهنگ فارسی عمید
در بار پادشاهی سرای سلطنتی، دار الحکومه استانداری، جایی که آدمی در آن سکنی کند منزل، دولت دربخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سردخانه
تصویر سردخانه
محل نگهداری گوشت و میوه وسایر چیزهای فاسد شدنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در خانه
تصویر در خانه
((دَ نِ یا نَ))
دربار پادشاهی، سرای سلطنتی، دارالحکومه، استانداری (قاجاریه)، جایی که آدمی در آن سکنی کند، منزل، دولت، درب خانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سردخانه
تصویر سردخانه
محلی دربسته و سرپوشیده با دمای پایین و ثابت برای نگهداری گوشت، میوه و سایر چیزهای فاسدشدنی
فرهنگ فارسی عمید